خاطرات مرضیـه حدیدچی (دباغ) - پاتوق کتاب فردا

مرضیـه حدیدچی (دباغ) از جمله زنان مبارز درون سال های منجر بـه پیروزی انقلاب ‏است کـه فعالیت ها و حرکت های سیـاسی خود را از سال 1346 آغاز کرد و این مبارزات را که تا پیروزی انقلاب اسلامـی ادامـه داد.
وی بعد از پیروزی انقلاب فرمانده سپاه همدان، خاطره یک جمله ای از مرضیه حدید چی یا دباغ مسوول ‏بسیج ان و نماینده مجلس شورای اسلامـی بوده است.
نویسنده، کتاب "خاطرات مرضیـه حدیدچی" را از طریق گفت وگو با وی و استفاده از منابع دیگر تدوین و تکمـیل کرده است.
این کتاب با دست نوشته ای از خانم دباغ آغاز و پس از مقدمـه و پیش گفتار درون 5 فصل با عناوین "سریـان"، "هجرت"، "امواج"، "سیـاحت شرق" و "پیوست‏ها" تنظیم شده است.
ماجرای قیـام 15 خرداد 1342، تحصیل درون محضر آیت ‏الله سعیدی و شروع مبارزات، دستگیری و شکنجه توسط عوامل شاه درون سال 1352، هجرت بـه انگلستان، فعالیت های سیـاسی درون انگلیس، سوریـه و لبنان، عزیمت بـه نوفل لوشاتو، فرماندهی سپاه همدان و عزیمت بـه مسکو به منظور ابلاغ پیـام‏ حضرت امام خمـینی (ره) بـه مـیخائیل گورباچف از جمله محورهای موضوعی خاطرات مرضیـه حدیدچی هستند.

... خاطره یک جمله ای از مرضیه حدید چی یا دباغ دیدم اگر تو ذوق گورباچف ب خیلی بد است، از این رو وقتی او دستش را دراز کرد، من چادر را روی دستم انداختم و با او دست دادم. خاطره یک جمله ای از مرضیه حدید چی یا دباغ این برخورد به منظور هربری امپراطوری شرق خیلی سخت و گران آمد. سعی کرد بـه روی خود نیـاورد و گفت: خاطره یک جمله ای از مرضیه حدید چی یا دباغ «من دستم را به منظور دست دراز نکردم، بلکه دستم را بـه سوی این مادر انقلاب دراز کردم کـه بگویم ما همسایـه های خوبی هستیم، ما دست بی اسلحه مان  را بـه سوی شما دراز مـی کنیم، شما هم مردهایتان را تشویق کنید کـه دست...